English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7795 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
dramaturgy U شبیه سازی فن نمایش داستانها
monetrarist keynesian debate U اینکه ایا سیاست پولی موثر است یا سیاست مالی
fiscal drag U اثر کند کنندگی مالی هنگامیکه سیاست مالی نتواندرشد اقتصادی را حفظ نماید .
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
financial policy U سیاست مالی
fiscal policy U سیاست مالی
international finance corporation U شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
discretionary fiscal policy U سیاست مالی اختیاری
austere fiscal policy U سیاست مالی مضیق
restrictive fiscal policy U سیاست مالی انقباضی
expansionary fiscal policy U سیاست مالی انبساطی
contractionary fiscal policy U سیاست مالی انقباضی
active fiscal policy U سیاست مالی فعال
pure fiscal policy U سیاست مالی خالص
functional finance U سیاست مالی اصولی
tools of fiscal policy U ابزار سیاست مالی
passive fiscal policy U سیاست مالی غیر فعال
monetarists U طرفداران مکتب پولی گروهی که معتقدند که سیاست پولی در رابطه باایجاد ثبات اقتصادی و تثبیت اشتغال و درامد نقش موثرتری نسبت به سیاست مالی دارد . همچنین این عده اعتقاد دارند که اقتصاد بخودی خود تثبیت خواهد شد
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
functional finance U سیاست مالی دولت برای تثبیت وضع اقتصادی
finance company U شرکت تامین مالی
line route map U نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
company secretary U مسئول مالی و حقوقی شرکت
policy of contianment U سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
take over bid U پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
treasurers U مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
Our company has some pecuniary difficulties . U شرکت ما گرفتاریهای مالی پیدا کرده است
treasurer U مسئول امور مالی شرکت خزانه دار
cost accounting U حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
foreshortening U نمایش خطوط واقعی شکلی بصورت کوچک تر
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
monetary school U مکتب اقتصادی تحت رهبری میلتون فریدمن که معتقد به کارائی بیشترسیاست پولی نسبت به سیاست مالی در اقتصاد است
arithmetic U تابع ریاضی اعمال شده روی داده
line engraving U گراور سازی با خطوط کوتاه وبلند
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
crunches U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunched U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
stroke writer U ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد
associative property U شرکت پذیری [ریاضی]
associative law U شرکت پذیری [ریاضی]
associative rule U شرکت پذیری [ریاضی]
image U شبیه سازی
computer simulation U شبیه سازی
images U شبیه سازی
the d. U فن شبیه سازی
simulation U شبیه سازی
simulations U شبیه سازی
the drama U فن شبیه سازی
decision U نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
decisions U نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
simulation language U زبان شبیه سازی
computer simulation U شبیه سازی کامپیوتری
current cost accounting حسابداری هزینه جاری حسابداری براساس نرخ های جاری
dynamic simulation language U زبان شبیه سازی پویا
society for computer simulation U انجمن شبیه سازی کامپیوتر
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
liquid crystal display U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays U کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
army training test U راهنمای ازمایشات یکانهای ارتشی راهنمای ازمایش یکانها
simulating U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
fogging U اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
simulate U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
simulates U شباهت داشتن به شبیه سازی کردن
virtual U ماشین شبیه سازی شده و عملیات آن
coretti U [گالری شبیه جعبه نمایش در کلیساهای سبک باروک]
field of view U حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
simulator U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
simulators U وسیلهای که سیستم دیگر را شبیه سازی میکند
map U نمایش مطابقه [ریاضی]
transformation U نمایش مطابقه [ریاضی]
mapping U نمایش مطابقه [ریاضی]
representation U نمایش [فیزیک] [ریاضی]
picture U نمایش [فیزیک] [ریاضی]
virtual U شبیه سازی محیط دنیای واقعی توسط کامپیوتر
dovetail guide U راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
mathematical U نمایش سیستم با ایده ها و فرمولهای ریاضی
picturing U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictured U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pictures U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
pic U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیو DVI شرکت Intel
picture U الگوریتم فشرده سازی تصویر در سیستم ویدیوی DVI شرکت Intel
eliza U برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
agent U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
imacs U for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
enhanced graphics display U صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
proprietary file format U روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy. U ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
policy maker U سیاست ساز و سیاست افرین تعیین کننده خط مشی سیاسی
simscript U زبان برنامه نویسی سطح بالاکه مخصوصا" برای کاربردهای شبیه سازی طراحی شده است
contructive larcency U مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
commander's manual U ائین نامه راهنمای فرماندهان راهنمای فرماندهان در امر اموزش
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
overflowed U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflows U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflow U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
field U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
CD I U این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
fielded U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
fields U فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
scanner U وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
scanners U وسیله مبدل تصویر به سیگنال الکتریکی که قابل ذخیره سازی و نمایش در کامپیوتراست
frame U بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
job book U کتاب راهنمای انجام کار راهنمای کار تعمیردستگاهها
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
extend U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extends U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending U بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
brain washing U مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
DV I U سیستمی که نحوه فشرده سازی و نمایش سیگنالهای صوتی و تصویری روی کامپیوتر را نشان میدهد
neural network U سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
simulating U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulate U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
simulates U شبیه سازی کردن تشبیه کردن
optical U وسیلهای که تصویر را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند که قابل ذخیره سازی و نمایش روی کامپیوتر هستند
financial statement U صورت مالی گزارش مالی
enumerated type U فضای ذخیره سازی داده یا رده بندی با استفاده از اعداد برای نمایش برچسبهای مناسب انتخاب شدنی
logical U واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
turing machine U مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
analog U صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
text U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts U حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
focussed U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focus U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focused U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focussing U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focusses U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
focuses U تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
colours U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour U شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
compaq computer corporation U شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
cost accounting U حسابداری
accounting U حسابداری
bookwork [bookkeeping] U حسابداری [حسابداری]
accountancy U حسابداری
book keeping U حسابداری [حسابداری]
accounting U حسابداری [حسابداری]
accountancy U حسابداری [حسابداری]
quando acciderint U وقتی مدیرترکه در مقابل غرماء متوفی به دفاع در دست نبودن مالی از متوفی متوسل میشودمحکمه با صدور حکمی باعنوان بالا مقرر می دارد که هر گاه مالی از متوفی بدست اید باید به غرماء داده شود
mode U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
modes U عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
constituent company U شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
NDR U سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
cere U موم مالی کردن یا روغن مالی کردن
vouchers U سند حسابداری
inflation accounting U حسابداری تورمی
tally sheet U کاربرگ حسابداری
stock accounting U حسابداری موجودی
single entry U حسابداری ساده
comptroller U بازرس حسابداری
double entry bookkeeping U حسابداری دوبل
accounting price U قیمت حسابداری
accounting principles U اصول حسابداری
accounting profit U سود حسابداری
accounting system U سیستم حسابداری
accounting system U نظام حسابداری
sales accounting U حسابداری فروش
voucher U سند حسابداری
single entry U حسابداری فردی
accounting machine U ماشین حسابداری
national accounting U حسابداری ملی
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری
accountable depot U مرکز نگهداری سوابق حسابداری
planning guidance U راهنمای طرح ریزی راهنمای طرح ریزی فرمانده
parent company U شرکت مادر شرکت مرکزی
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
accounting U اصول حسابداری برسی اصل و فرع
integrated accounting package U بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
outsource U به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
Recent search history Forum search
1incentive
1strong
1A successful man is one who can lay a firm foundation with the bricks that other throw at him
1اجزای تشکیل دهنده سازمان
1They decided to buy the company outright.
3midas touch
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
1سیاست گزاران حوزه فرهنگ
1ترجمه کردن این جمله برام مشکله از لحاظ دستوری جور نمیشه
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com